loading...
جربزه
کوروش بختیاری بازدید : 1 جمعه 25 مهر 1393 نظرات (0)

آلبرت انشتین زندگی ساده ای داشت و در مورد لباسهایی که می پوشید بسیار 

بی اعتنا بود . روزی یکی از دوستانش از او پرسید : چرا لباس نو نمی پوشید؟ او

خنده ای کرد و به او جواب داد : آخر اینجا همه من را می شناسند و می دانند که

من چه کسی هستم . چه احتیاجی به لباس نو دارم ؟

تصادفا همان شخص چند ماه بعد انشتین را در شهر دیگری دید و باز هم آن لباس

کهنه را بر تن او مشاهده کرد . از او پرسید : استاد عزیز چرا باز هم این لباس کهنه

را پوشیده اید؟! انشتین لبخندی زد و جواب داد : دوست

عزیز چه احتیاجی هست ؟ اینجا که کسی من را نمی شناسد!

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 12
  • بازدید ماه : 12
  • بازدید سال : 14
  • بازدید کلی : 332
  • کدهای اختصاصی
    بزودی بنر رسمی ...